به سریسو گفته بودم وقتی علومپایه تموم شد، میام و ازش مینویسم که یادم بمونه چطور گذشت. چون نیاز دارم اول از پسش بربیام تا شجاعتش رو پیدا کنم که ازش حرف بزنم. ولی دلم میخواد همین حالا هم ترم 3 رو بنویسم. ترم عجیبی بود؛ واقعا عجیب. تقریبا هر روزش رو با خودم گفتم چه خوب کردم که از اون کارها اومدم بیرون. فقط مشغلهی فکریشون کافی بود که دیگه نکشم و کم بیارم. خلاصه بخوام بگم از 8آبان تا 8بهمن امتحان داشتم. (و درواقع دارم کماکان!) و مفصلتر اینکه:
1. قرار بود بلوک گوارش رو 8هفتهای بگذرونیم ولی به خاطر بچههایی که میخواستن زودتر به آزمون علومپایه برسن، کوریکولوم رو فشردهتر کردن و 6هفتهای چیده شد. نهایتا ما مجبور شدیم توی 4هفته جمعش کنیم چون همون کوریکولوم فشرده هم از 15 شهریور تاریخ خورده بود در حالی که اساتید ما از هفتهی دوم مهر شروعش کردن. تقریبا له شدیم توی اون 4هفته ولی گذشت.
2. نوشتنش خجالتآوره ولی دوست دارم ثبتش کنم. من ترم پیش بیوشیمی دیسیپلین رو افتادم. امتحانش 36سوال داشت با 30دقیقه زمان. وارد امتحان شدیم و دیدیم 45سواله با همون 30دقیقه زمان. 9سوال از بیوشیمی سلولی و مولکولی به اشتباه به امتحان ما اضافه شده بود و به صورت رندوم بین باقی سوالها پخش شده بود که خب ما موقع امتحان اینو نمیدونستیم و همه پنیک کرده بودیم! زمان کم امتحان و کندشدن سرعت اینترنتم باعث شد من 12 یا 13 سوال رو اصلا نرسم ببینم. و حذف شدن اون 9سوال که من تعدادیش رو درست جواب داده بودم (درس ترم قبلش بود) باعث شد بیفتم. البته که اگر کمی بیشتر و بهتر خونده بودم، پاس میشدم؛ هرچند با نمرهی کم. اینجا لازمه جملهی قصار تکراری خودم رو اضافه کنم که: ما بر اساس چیزهایی که میدونیم برنامهریزی میکنیم؛ نه چیزهایی که نمیدونیم. من در حد قبولی گرفتن از یه امتحان نرمال درس خونده بودم نه اون چیزی که باهاش مواجه شدیم. علی ایّ حال و بأیّ نحو کان، این ترم ازش نمرهی بالای 16 گرفتم که نمرهی قبلی از کارنامهام پاک بشه. الان دقیقا نمیدونم چند میشم چون نمرات وارد سایت نشده و نمیدونم استاد چند نمره از تمرینها بهم میده. (بعدا نوشت: 17.89شدم)
3. بلوک ادراری تناسلی بدون حاشیهی خاصی تموم شد. غیر از اینکه عجیبترین سوالهای ممکن رو سر امتحانش دیدیم که به قول بچهها بعضیهاشون رو جلوی متخصص اورولوژی هم میگذاشتیم، نمیتونست درست جواب بده. ولی سالبالاییها از قبل درموردش هشدار داده بودن و من هم باهاش شوخی نکردم و به خیر گذشت.
4. بلوک غدد رو اونقدر دوست داشتم که قبل شروع شدن کلاسهاش، خوندنش رو شروع کرده بودم. بیشتر از یکسوم این بلوک، بیوشیمی هورمون بود. و تقریبا هرکجای درس که فهمش برای بچهها سخت بود، نیاز به اطلاعات قبلی از بیوشیمی داشت. خب یکم قبلش من مجبور شده بودم تمام بیوشیمی دیسیپلین رو دوباره بخونم :') و اسم هر آنزیم و هر مکانیسمی که میاومد، متوجه بودم استاد داره از چی حرف میزنه. گمونم تا اینجا بهترین نمرهها رو از همین بلوک گرفتم و برای بار nام: کاش حوصلهی تخصص داخلی رو داشتم که فوق غدد بخونم.
5. لجبازی ترم قبلم سر زبان تخصصی1 هنوز دامنم رو ول نکرده. این ترم زبان تخصصی2 رو برداشتم. ولی مثل اینکه باید ترم بعد دوباره 1 رو بردارم. شاید هم حوصله نکردم و تابستان برداشتم. (بعدا نوشت: میان ترم 1 رو سرخود داده بودم. پایانترمش رو هم به توصیهی استاد مشاورم دادم. امیدوارم دایرهی امتحانات این نمرهها رو لحاظ کنه و مجبور نشم دوباره برش دارم. نشد هم نشده دیگه :/ جهنم)
پ.ن: سهراب نوشته بود : ای سرطان شریف عزلت/ سطح من ارزانی تو باد. من شبیه این مکالمه رو با پزشکی دارم؛ وقتی منو از هرچیزی غیر از خودش میاندازه. حقیقتا تمامیتخواهه!
نگو توی این شبا نمیدونی من چیه دردم
رو ,ترم ,هم ,امتحان ,ولی ,بیوشیمی ,درست جواب ,داده بودم ,نکردم و ,کنم که ,غیر از
درباره این سایت